کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت

    تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت

    مرا به وصل خود آهسته وعده‌ای می‌داد

    ولی چه سود؟ که ناگه شتاب کرد و برفت

    بتی که دامن وصلش به چنگم آمده بود

    ز هجر نالهٔ من چون رباب کرد و برفت

    دو چشم او چه خطاها که داشت اندر سر!

    چو دید قامتش آنرا صواب کرد و برفت

    در آرزوی نگاری گداختم چو نبات

    که شکرش نمکم بر کباب کرد و برفت

    در آب و آتشم از هجر آنکه بی‌رخ خویش

    دلم پر آتش و چشمم پر آب کرد و برفت

    چو اوحدی ز رخش بوسه خواستم بی‌زر

    لبش مرا به خموشی به خواب کرد و برفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha