کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق و درویشی و تنهایی و درد

    با دل مجروح من کرد آنچه کرد

    آه من شد سرد و دل گرم از فراق

    بر سر کس کی گذشت این گرم و سرد؟

    مونسم مهرست و صحبت اشک سرخ

    علتم عشقست و برهان روی زرد

    دیده‌ای دارم درو پیوسته آب

    چهره‌ای دارم برو همواره گرد

    نازنینا، در فراق روی تو

    چند باید بودنم با سوز و درد؟

    گفته بودی: غم خورم کار ترا

    غم نخوردی تا غمت خونم نخورد

    حاکمی، گر نرم گویی ور درشت

    بنده‌ام، گر صلح جویی ور نبرد

    مرد عشق از جان نترسد در غمش

    وآنکه از جانی بترسد نیست مرد

    ای که بستی دستهٔ‌گل از رخش

    من به بویی قانعم زان روی ورد

    اوحدی، یا ترک روی او بگوی

    یا بساط نیک نامی در نورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha