کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش چون چشم او کمان برداشت

    دلم از درد او فغان برداشت

    حیرت او زبان من در بست

    غیرتش بندم از زبان برداشت

    بنشینم به ذکر او تا صبح

    صبح چون ظلمت از جهان برداشت

    مطرب آن نغمهٔ سبک برزد

    ساقی آن ساغر گران برداشت

    می و مطرب چو در میان آمد

    بت من پرده از میان برداشت

    چون بدید این تن روان رفته

    بنشست و قلم روان برداشت

    از تنم رسم آن کمر برزد

    وز دلم نسخهٔ دهان برداشت

    جان و جانان چو هر دو دوست شدند

    تن آشفته دل ز جان برداشت

    بر گرفت از لبش به زور و بزر

    همه کامی که می‌توان برداشت

    اوحدی را چو زور و زر کم بود

    دست زاری بر آسمان برداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha