کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صورت او را ز معنی آشنایی با دلست

    ورنه صورتها بسی دانم که از آب و گلست

    صورت بت کافری باشد پرستیدن ولی

    بت پرست ار معنی بت بازیابد واصلست

    هر که او را دیده‌ای باشد، شناسد صورتی

    کار صورت سهل باشد، ره به معنی مشکلست

    ما نظر با روی او از راه معنی کرده‌ایم

    آنکه ما را بستهٔ صورت شناسد غافلست

    چون دلی داری، به دلداری فرو بندش روان

    ور نداری، رو، که ما را این حکایت با دلست

    گر فقیه از عشق منعت می‌کند،مشنو،که او

    سالها تحصیل کرد و هم چنان بی‌حاصلست

    طالبان عشق را دیوانه می‌گویند خلق

    و آنکه در وی نیست عشقی، من نگویم: عاقلست

    ترک عشق و باده خوردن چون توان کرد؟ ای سبک

    تا گرانی چند گویندم که: مردی فاضلست

    اوحدی، اقبال می‌جویی، رخش را قبله ساز

    هر که او مقبول این درگاه گردد مقبلست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha