کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز پاسبانی همسایه گرد بام و درت

    بدان رسید که دزدیده می‌کنم نظرت

    درون خانه چو ره نیست، چاره آن دانم

    که: آستانه پرستی کنم چو خاک درت

    هزار بار گر از خدمتم برانی تو

    دگر بیایم و خدمت کنم به جان و سرت

    گر التفات به زر دیدمی ترا روزی

    ز رنگ چهرهٔ خود در گرفتمی به زرت

    تو بسته‌ای کمری بر میان به کینهٔ من

    مرا چه طرف ز مهر تو چشم بر کمرت؟

    نداشت هیچ درخت این بر جوان، که تراست

    ولی چه چاره؟ که دستی نمیرسد به برت

    خبر ز درد دل من به هر کسی برسید

    ولی چه سود؟ کزان کس نمیکند خبرت

    گذر کنی تو به هر جانبی و نگذارد

    غرور حسن که: باشد بر اوحدی گذرت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha