اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۳: نیامد وقت آن کز من بخواهی عذرآزارت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیامد وقت آن کز من بخواهی عذرآزارت؟ دلم را شربتی سازی ز لعل چاشنی دارت؟ دل از دستم برون بردی که با ما سر در آری تو بما سر در نیاوردی و سرها رفت در کارت گمان بردم که: میجوید دلت وصل مرا، لیکن مرا کمتر بجویی تو، که میجویند بسیارت هم امروز از جهان دیدن فرو بندم دو بینایی اگر دانم که: فردا من نخواهم دید دیدارت سرم را می کنی پر شور و بردل می نهی منت دلم را میکشی در خون و برجان می نهم بارت ز روی راستی با تو ندارد سرو مانندی که: گر در بوستان آیی، بمیرد پیش رخسارت گل وصلی به دستم چون نمی آید چه بودی ار کسی بودی که برکندی ز پای اوحدی خارت؟ اوحدی مراغه ای