کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن خود عرضه کن، ای ماه پسندیده صفات

    تا شود دیدهٔ ما روشن از آثار صفات

    لب لعل و دهن تنگ و خط سبز تو برد

    در جهان آب رخ معدن و حیوان و نبات

    چشمم از گریه فراتست و رخ از ناخن نیل

    تو توانی که به هم جمع کنی نیل و فرات

    همچو فرهاد دگر کوه گرفتیم و کمر

    در فراق رخت، ای دلبر شیرین حرکات

    جز وفاق تو حدیثم نبود وقت نشو

    جز وفای تو به یادم نبود روز وفات

    سیم اشک من از آن نقد روانست، که گشت

    لب لعل تو محصل، خط سبز تو برات

    هر چه گویی بتوانم، مگر از روی تو صبر

    و آنچه خواهی بکنم، جز به فراق تو ثبات

    نیک درویشم و در حسن زکاتی هم همست

    بده، ای محتشم حسن، به درویش زکات

    کردم اندیشه که آن روز کجا دانم رفت؟

    گر بیابم ز کمند سر زلف تو نجات

    اوحدی داد تو از شاه بخواهد روزی

    که بگردد به فراق رخ زیبای تو مات

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha