کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا، دلم ز درد فراق تو کم نسوخت

    آخر چه شد، که هیچ دلت بر دلم نسوخت؟

    نزد تو نامه‌ای ننوشتم، که سوز دل

    صد بار نامه در کف من با قلم نسوخت

    بر من گذر نکرد شبی، کاشتیاق تو

    جان مرا به آتش ده گونه غم نسوخت

    در روزگار حسن تو یک دل نشان که داد؟

    کو لحظه لحظه خون نشد و دم بدم نسوخت؟

    یک دم به نور روی تو چشمم نگه نکرد

    کندر میان آن همه باران و نم نسوخت

    شمع رخ تو از نظر من نشد نهان

    تا رخت عقل و خرمن صبرم به هم نسوخت

    گفتی : در آتش غم خود سوختم ترا

    خود آتش غم تو کرا، ای صنم، نسوخت؟

    کو در جهان دلی، که نگشت از غم تو زار؟

    یا سینه‌ای، کزان سر زلف به خم نسوخت؟

    صد پی بر آتش ستمت سوخت اوحدی

    ویدون گمان بری تو که او را ستم نسوخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha