کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با که گویم سرگذشت این دل سرگشته را؟

    راز سر گردان عاشق پیشهٔ غم کشته را؟

    آب چشم من ز سر بگذشت و می‌گویی: بپوش

    چون توان پوشیدن این آب ز سر بگذشته را؟

    جان شیرین منست آن لب، بهل تا می‌کشد

    در غم روی خود این فرهاد مجنون گشته را

    آنکه روزی گر چمان اندر چمن رفتی برش

    باغبان از سرزنش می‌کشت سرو کشته را

    خال او حال مرا برهم زد و خونم بریخت

    با که گویم حال این خال به خون آغشته را؟

    آسمان برنامهٔ عمرم نبشتست این قضا

    در نمی‌شاید نوشتن نامهٔ بنوشته را

    خاک کوی او بهشتم بود هشتم، لاجرم

    این زمان در خاک می‌جویم بهشت هشته را

    کمتر از شمعی نشاید بود و گر سر می‌رود

    هم به پایان برد می‌باید سر این رشته را

    اوحدی خواهی که چون عیسی به خورشیدی رسی

    آتشی درزن، بسوز این دلق مریم رشته را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha