کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از ما به فتنه سرمکش، ای ناگزیر ما

    که آمیزشیست مهر ترا با ضمیر ما

    ما قصه‌ای که بود نمودیم و عرضه داشت

    تا خود جواب آن چه رساند بشیر ما

    نی‌نی ، به پیک و نامه چه حاجت؟ که حال دل

    دانم که نانوشته بخواند مشیر ما

    ای باد صبح‌دم خبر ما بپرس نیک

    کین نامها نه نیک نویسد دبیر ما

    ای صوفی، ار تو منکر عشقی به زهد کوش

    ما را ز عشق توبه نفرمود پیر ما

    بس قرنها سپهر بگردد بدین روش

    تا بر زمین عشق نیابد نظیر ما

    پستان خود به مهر بیالود و دوستی

    روز نخست دایه که می‌داد شیر ما

    در آب و گل ز آدم خاکی نشان نبود

    کغشته شد به آب محبت خمیر ما

    دلبر ز آه و نالهٔ من هیچ غم نداشت

    دانست کان شکار نیفتد به تیر ما

    زان دل شکسته‌ایم که بر دوست بسته‌ایم

    کز ما دل شکسته طلب کرد میر ما

    سهلست دستگیری افتاد گان ولی

    وقتی بود که دوست شود دستگیر ما

    با خار ساختیم، که گل دیر بردمد

    شاخ بلند دوست به دست قصیر ما

    از جان برآمدست، نباشد شگفت اگر

    در دل نشیند این سخن دلپذیر ما

    ای اوحدی، اگر ید بیضا بر آوری

    مشنو، کزان تنور برآید فطیر ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha