کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دلم افتاد آتش ساقیا

    ساقیا آخر کجائی هین بیا

    هین بیا کز آرزوی روی تو

    بر سر آتش بماندم ساقیا

    بر گیاه نفس بند آب حیات

    چند دارم نفس را همچون گیا

    چون سگ نفسم نمکساری بیافت

    پاک شد تا همچو جان شد پر ضیا

    نفس رفت و جان نماند و دل بسوخت

    ذره‌ای نه روی ماند و نه ریا

    نفس ما هم رنگ جان شد گوییا

    نفس چون مس بود و جان چون کیمیا

    زان بمیرانند ما را تا کنند

    خاک ما در چشم انجم توتیا

    روز روز ماست می در جام ریز

    می می‌جان جام جام‌اولیا

    آسیا پر خون بران از خون چشم

    چند گردی گرد خون چون آسیا

    خویشتن ایثار کن عطار وار

    چند گوئی لا علی و لا لیا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha