به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر از همه عاشقان وفا دیدی
چون من به وفای خود که را دیدی
دانی تو که جز وفا ندیدی خود
در جملهٔ عمر تا مرا دیدی
من از تو به جان خود جفا دیدم
تو از من خسته دل وفا دیدی
این است جفا که زود بگذشتی
از بی رویی چو روی ما دیدی
برگشتی تو ز بی دلی هر دم
این مصلحت آخر از کجا دیدی
میبگذری و روی تو از پیشم
ما را تو به راه آسیا دیدی
بیگانه مباش چون دو چشمم را
از خون جگر در آشنا دیدی
تا روی چو آفتاب بنمودی
بس دل که چو ذره در هوا دیدی
عطار ز دست رفت و تو با او
دیدی که چه کردی و چها دیدی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.