کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شبم سرمست در کوی افکنی

    وز بر خویشم به هر سوی افکنی

    در خم چوگان خویشم هر زمان

    خسته و سرگشته چون گوی افکنی

    گر بریزم پیش رویت اشک زار

    همچو اشکم باز بر روی افکنی

    چون همه تیری بیندازی تمام

    پس کمان کین به بازوی افکنی

    بوی گل اندر دماغ جان ما

    زان سر زلف سمن بوی افکنی

    گر سخن گویم ز چین زلف تو

    از سر کین چین در ابروی افکنی

    ور کشد مویی دل از زلف تو سر

    حلق را در حلقهٔ موی افکنی

    هر شبی عطار را تا وقت صبح

    عاشقی دیوانه در روی افکنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha