به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نگر تا ای دل بیچاره چونی
چگونه میروی سر در نگونی
چگونه میکشی صد بحر آتش
چو اندر نفس خود یک قطره خونی
زمانی در تماشای خیالی
زمانی در تمنای جنونی
اگر خواهی که باشی از بزرگان
مباش از خردهگیران کنونی
چرا باشی نه کافر نه مسلمان
که تو نه رهروی نه رهنمونی
ز یک یک ذره سوی دوست راه است
ولی ره نیست بهتر از زبونی
زبون عشق شو تا بر کشندت
که هرگاهی که کم گشتی فزونی
خود از رفعت ورای هر دو کونی
چرا همصحبت این نفس دونی
دلا تو چیستی هستی تو یا نه
وگر نه نیستی نه هست چونی
منی یا نه منی عینی تو یا غیر
و یا از هرچه اندیشم برونی
چه میگویم تو خود از خود نهانی
که دو انگشت حق را در درونی
تو ای عطار اگر چه دل نداری
ولیکن اهل دل را ذوفنونی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.