کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به وادییی که درو گوی راه سر بینی

    به هر دمی که زنی ماتمی دگر بینی

    ز هرچه می‌دهدت روزگار عمر بهست

    ولی چه سود که آن نیز بر گذر بینی

    ز دولتی به چه نازی که تا که چشم زنی

    اثر نبینی ازو در جهان اگر بینی

    مساز قبهٔ زرین که تیز شمشیر است

    سزای قبهٔ زرین که بر سپر بینی

    اگر سلوک کنی صد هزار قرن هنوز

    چو مرد رهگذری جمله رهگذر بینی

    چو هر چه هست همه اصل خویش می‌جویند

    ز شوق جملهٔ ذرات در سفر بینی

    چو کل اصل جهان از یک اصل خاسته‌اند

    سزد که کل جهان را به یک نظر بینی

    مکن ز نفس تکبر تو چشم باز گشای

    که تا همه شکم خاک سیم و زر بینی

    به باد بر زبر خاک گنجه چند کنی

    که تا که رنجه شوی خاک بر زبر بینی

    چگونه پای نهی در خزانه‌ای که درو

    به هر سویی که روی صد هزار سر بینی

    نه لحظه‌ای ز همه خفتگان خبر شنوی

    نه ذره‌ای ز همه رفتگان اثر بینی

    ز بس که خون جگر می‌فروخورد به زمین

    زمین ز خون جگر بسته چون جگر بینی

    اگر جهان همه از پس کنی نمی‌دانم

    که در جهان ز دریغا چه بیشتر بینی

    درین مصیبت و سرگشتگی محال بود

    که در زمانه چو عطار نوحه‌گر بینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha