به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هزاران جان سزد در هر زمانی
نثار روی چون تو دلستانی
توان کردن هزاران جان به یک دم
فدای روی تو چه جای جانی
نثار تو کنم منت پذیرم
اگر جانم بود هر دم جهانی
بجز عشقت ندارم کیش و دینی
بجز کویت ندارم خان و مانی
نیارم داد شرح ذوق عشقت
اگر هر موی من گردد زبانی
اگر هر دو جهان بر من بشورند
ز شور عشق کم نکنم زمانی
مرا جانا از آن خویشتن خوان
توانی دید خود را تا توانی
تو سلطانی اگر محرم نیم من
قبولم کن به جای پاسپانی
چه میگویم چه مرد این حدیثم
خطار رفت این سخن یارب امانی
اگر صد بار خواهم کوفت این در
نخواهد گفت کس کامد فلانی
نشان کی ماند از عطار در عشق
چو میجوید نشان از بی نشانی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.