عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۹۷: هزاران جان سزد در هر زمانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هزاران جان سزد در هر زمانی نثار روی چون تو دلستانی توان کردن هزاران جان به یک دم فدای روی تو چه جای جانی نثار تو کنم منت پذیرم اگر جانم بود هر دم جهانی بجز عشقت ندارم کیش و دینی بجز کویت ندارم خان و مانی نیارم داد شرح ذوق عشقت اگر هر موی من گردد زبانی اگر هر دو جهان بر من بشورند ز شور عشق کم نکنم زمانی مرا جانا از آن خویشتن خوان توانی دید خود را تا توانی تو سلطانی اگر محرم نیم من قبولم کن به جای پاسپانی چه می گویم چه مرد این حدیثم خطار رفت این سخن یارب امانی اگر صد بار خواهم کوفت این در نخواهد گفت کس کامد فلانی نشان کی ماند از عطار در عشق چو می جوید نشان از بی نشانی عطار نیشابوری