کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی تو از صد شادیم یک غم به است

    با تو یک زخمم ز صد مرهم به است

    گر ز مشرق تا به مغرب دعوت است

    چون نمی‌بینم تو را ماتم به است

    از میان جان ز سوز عشق تو

    گر کنم آهی ز دو عالم به است

    می‌نگویم از بتر بودن سخن

    می چه پرسی حال من هر دم به است

    گرمی می‌باید و عشقت مدام

    زانکه نفت عشق تو از نم به است

    هست آب چشم کروبی بسی

    آتش جان بنی آدم به است

    چون بشست افتاد دست آویز را

    زلف تو پر حلقه و پر خم به است

    چون تویی محرم مرا در هر دو کون

    خلق عالم جمله نامحرم به است

    شادی وصلت چو بر بالای توست

    پس نصیب خلق مشتی غم به است

    توسن عشق تو رام توست و بس

    زانکه رخش تند را رستم به است

    رنگ بسیار است در عالم ولیک

    بر رکوی عیسی مریم به است

    پشه‌ای را دیده‌ای هرگز که گفت

    همنشینم گنبد اعظم به است

    نی که تو سلطانی و ما گلخنی

    عز تو با ذل ما بر هم به است

    چون فرید از ناله همچون چنگ شد

    هر رگ او همچو زیر و بم به است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha