کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درین نشیمن خاکی بدین صفت که منم

    میان نفس و هوا دست و پای چند زنم

    هزار بار برآمد مرا که یکباری

    ز دست چرخ فلک جامه پاره پاره کنم

    گره چگونه گشایم ز سر خود که ز چرخ

    هزار گونه گره در فتاده در سخنم

    ز هر کسی چه شکایت کنم چو می‌دانم

    که جرم من ز من است و بلای خویش منم

    به هیچ روی مرا نیست رستگاری روی

    که هست دشمن من در میان پیرهنم

    حساب بر نتوانم گرفت بر خود از آنک

    به هر حساب که هستم اسیر خویشتنم

    هزار بار به یک روز عقل را ز صراط

    به قعر دوزخ نفس و هوا فرو فکنم

    اگر موافق طبعم ندیم ابلیسم

    وگر متابع نفسم حریف اهرمنم

    به گرد بلبل روحم قرار چون گیرد

    میان خار چو گلزار جان بود وطنم

    سزد که پیرهن کاغذین کند عطار

    که شد ز نفس بدآموز پیرهن کفنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha