کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی

    دین از تو دور دور است بر خویشتن چه خندی

    از کفر ناگذشته دعوی دین مکن تو

    گر محو کفر گردی بنیاد دین فکندی

    اندر نهاد گبرت پنجه هزار دیوست

    زنار کفر تو خود گبری اگر نبندی

    هر ذره‌ای ز عالم سدی است در ره تو

    از ذره ذره بگذر گر مرد هوشمندی

    چون گویمت که خود را می‌سوز چون سپندی

    زیرا که چشم بد را تو در پی سپندی

    مردانه پای در نه گر شیر مرد راهی

    ورنه به گوشه‌ای رو گر مرد مستمندی

    ای پست نفس مانده تا کنی تو دعوی

    کافزون ز عالم آمد جان من از بلندی

    هیچ است هر دو عالم در جنب این حقیقت

    آخر ز هر دو عالم خود را ببین که چندی

    عطار مرد عشقی فانی شو از دو عالم

    کز لنگر نهادت در بند تخته بندی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha