کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون قصهٔ زلف تو دراز است چگویم

    چون شیوهٔ چشمت همه ناز است چگویم

    این است حقیقت که ز وصل تو نشان نیست

    هر قصه که این نیست مجاز است چگویم

    خورشید که او چشم و چراغ است جهان را

    از شوق رخت در تک و تاز است چگویم

    چون شمع سحرگاه دل سوخته هر شب

    بی روی تو در سوز و گداز است چگویم

    تا دست به زلف تو رسد در همه عمرم

    چون زلف توام کار دراز است چگویم

    گر کرد مرا زلف تو با خاک برابر

    لعل لب تو بنده نواز است چگویم

    المنه‌لله که دلم گرچه ربودی

    از زلف تو در پردهٔ راز است چگویم

    گفتی که بگو تا چه کشیدی تو ز نازم

    کار من دلخسته نیاز است چگویم

    گفتم که در بسته مرا چند نمایی

    گفتی که درم بر همه باز است چگویم

    گر بر همه باز است در وصل تو جانا

    چون بر من سرگشته فراز است چگویم

    عطار درین کوی اگر نیک و اگر بد

    پروانهٔ آن شمع طراز است چگویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha