به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عشق تو در جان من ای جان من
آتشی زد در دل بریان من
در دل بریان من آتش مزن
رحم کن بر دیدهٔ گریان من
دیدهٔ گریان من پرخون مدار
در نگر آخر بهسوز جان من
سوز جانم بیش ازین ظاهر مکن
گوش میدار این غم پنهان من
درد این بیچاره از حد درگذشت
چارهای ساز و بکن درمان من
خود مرا فرمان کجا باشد ولیک
کج مکن چون زلف خود پیمان من
هرچه خواهی کن تو به دانی از آنک
زاریی باشد نه فرمان زان من
جان عطار از تو در آتش فتاد
آب زن در آتش سوزان من
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.