کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تو

    دیده دلم بسی بلا آن همه از برای تو

    رای مرا به یک زمان جمله برای خود مران

    چون ز برای خود کنم چند کشم بلای تو

    نی ز برای تو به جان بار بلای تو کشم

    عشق تو و بلای جان، جان من و وفای تو

    باد جهان بی وفا دشمن من ز جان و دل

    گر نکنم ز دوستی از دل و جان هوای تو

    پرده ز روی برفکن زانکه بماند تا ابد

    جملهٔ جان عاشقان مست می لقای تو

    جان و دلی است بنده را بر تو فشانم اینکه هست

    نی که محقری است خود کی بود این سزای تو

    چشم من از گریستن تیره شدی اگر مرا

    گاه و به‌گاه نیستی سرمه ز خاک پای تو

    گر ببری به دلبری از سر زلف جان من

    زنده شوم به یک نفس از لب جانفزای تو

    هست ز مال این جهان نقد فرید نیم جان

    می نپذیری این ازو پس چه کند برای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha