کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا منم ز مستی سر در جهان نهاده

    چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده

    تو همچو آفتابی تابنده از همه سو

    من همچو ذره پیشت جان در میان نهاده

    من چون طلسم و افسون بیرون گنج مانده

    تو در میان جانم گنجی نهان نهاده

    گر یک گهر از آن گنج آید پدید بر من

    بینی مرا ز شادی سر در جهان نهاده

    داغ غم تو دارم لیکن چگونه گویم

    مهری بدین عظیمی بر سر زبان نهاده

    از روی همچو ماهت بر گیر آستینی

    سر چند دارم آخر بر آستان نهاده

    عطار را چو عشقت نقد یقین عطا داد

    این ساعت است و جانی دل بر عیان نهاده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha