به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای راه تو بحر بی کرانه
عشق تو ندیم جاودانه
از عشق تو صد هزار آتش
در سینه همی زند زبانه
گر بنماید زبانهای روی
برهم سوزد همه زمانه
دو کون به هیچ باز آمد
زین گونه که عشق کرد خانه
مرغ دل ما ز عشق تو ساخت
بیرون دو کون آشیانه
مرغی که چنین شگرف افتاد
خون میگرید ز شوق دانه
گفتم دل پر غم من آخر
گردد به وصال شادمانه
در عشق تو چون قدم توان زد
پیش قدمی صد آستانه
فیالجمله چه گویم و چه جویم
جمله تویی و دگر بهانه
مقصود تویی و جز تو هیچ است
این است سخن دگر فسانه
عطار چو بی نشان شد از تو
او را بنشان ازین نشانه
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.