به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای آفتاب از ورق رویت آیتی
در جنب جام لعل تو کوثر حکایتی
هرگز ندید هیچ کس از مصحف جمال
سرسبزتر ز خط سیاه تو آیتی
بر نیت خطت که دلم جای وقف دید
کرد از حروف زلف تو عالی روایتی
از مشک خط خود جگرم سوختی ولیک
دل ندهدم که در قلم آرم شکایتی
آب حیات در ظلمات ظلالت است
تا کی ز عکس لعل تو یابد هدایتی
خورشید را که سلطنت سخت روشن است
بنگر گرفت سایهٔ زلفت حمایتی
هر دم ز زلف تو شکنی دیگرم رسد
زان پی نمیبرم شکنش را نهایتی
چون زلف تو به تاب درم تا کیم رسد
از زلف عنبر تو نسیم عنایتی
زلف توراست از در دربند تا ختن
زان دل فرو گرفت زهی خوش ولایتی
عطار تا که بود، نبودش به هیچ روی
جز دوستی روی تو هرگز جنایتی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.