کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر پا برهنگانیم اندر جهان فتاده

    جان را طلاق گفته دل را به باد داده

    مردان راه‌بین را در گبرکی کشیده

    رندان ره‌نشین را میخانه در گشاده

    با گوشه‌ای نشسته دست از جهان بشسته

    در پیش دردنوشان بر پای ایستاده

    اندر میان مستان چندان گناه کرده

    کز چشم خلق عالم یکبارگی فتاده

    هرجا که مفلسان را جمعیتی است روزی

    ماییم جان و دل را اندر میان نهاده

    ما خود که‌ایم ما را خون ریختن حلال است

    رهزن شدند ما را مشتی حرام‌زاده

    زنهار الله الله تا کی ز کفر و ایمان

    گه روی سوی قبله گه دست سوی باده

    نه مؤمنم نه کافر گه اینم و گه آنم

    رفتم به خاک تاریک از هر دو خر پیاده

    عطار اگر دگر ره در راه دین درآیی

    دل بایدت که گردد از هرچه هست ساده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha