کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افشان او

    همچو من شو گرد یک یک حلقه سرگردان او

    منت صد جان بیار و بر سر ما نه به حکم

    وز سر زلفش نشانی آر ما را زان او

    گاه از چوگان زلفش حلقهٔ مشکین ربای

    گاه خود را گوی گردان در خم چوگان او

    خوش خوش اندر پیچ زلفش پیچ تا مشکین کنی

    شرق تا غرب جهان از زلف مشک افشان او

    نی خطا گفتم ادب نیست آنچه گفتم جهد کن

    تا پریشانی نیاید زلف عنبرسان او

    گر مرا دل زنده خواهی کرد جامی جانفزای

    نوش کن بر یاد من از چشمهٔ حیوان او

    گر تو جان داری چه کن بر کن به دندان پشت دست

    چون ببینی جانفزایی لب و دندان او

    گو فلانی از میان جانت می‌گوید سلام

    گو به جان تو فرو شد روز اول جان او

    جان او در جان تو گم گشت و دل از دست رفت

    درد او از حد بشد گر می‌کنی درمان او

    چون رسی آنجا اجازت خواه اول بعد از آن

    عرضه کن این قصهٔ پر درد در دیوان او

    چشم آنجا بر مگیر از پشت پای و گوش‌دار

    ورنه حالی بر زمین دوزد تو را مژگان او

    هرچه گوید یادگیر و یک به یک بر دل نویس

    تا چنان کو گفت برسانی به من فرمان او

    چند گریی ای فرید از عشق رویش همچو شمع

    صبح را مژده رسان از پستهٔ خندان او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha