کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنچه با من می‌کند سودای تو

    می‌کشم چون نیست کس همتای تو

    با خیالی آمد از خجلت هلال

    پیش بدر عارض زیبای تو

    بر گشاید کار هر دو کون را

    یک گره از زلف عنبرسای تو

    تو ز خون پوشیده قوس قامتم

    از خدنگ نرگس رعنای تو

    هیچ کارم نیست جز جان کاستن

    بر امید لعل جان‌افزای تو

    جای آن داری که صد صد را کشند

    لیک بر یک جای یک یک جای تو

    تو چو شمعی وین جهان و آن جهان

    راست چون پروانه ناپروای تو

    کی رسم من بی سر و پا در تو زانک

    بی سر و پای است سر تا پای تو

    صد هزاران قرن باید خورد خون

    تا توانم کرد یکدم رای تو

    کی توانم پخت سودای تو من

    هست سودای تو بر بالای تو

    گر شود هر ذره صد دوزخ مدام

    هم نگردد پخته یک سودای تو

    دم فرو بست از سخن اینجا فرید

    تا کند غواصی دریای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha