به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تا دل ز دست بیفتاد از تو
تن به اندوه فرو داد از تو
دل من گشت چو دریایی خون
چشم من چشمهٔ خون زاد از تو
تا دلم بندهٔ سودای تو شد
نیستم یک نفس آزاد از تو
چند در خون دلم گردانی
طاقتم نیست که فریاد از تو
لیک فریاد نمیدارد سود
گر زیانیم بود باد از تو
تا ز عمرم نفسی میماند
خامشی از من و بیداد از تو
خامشی به به چنین دل که مراست
شرمم آید که کنم یاد از تو
در ره عشق تو شادیم مباد
گر نیم من به غمت شاد از تو
شادمانیم نباشد که مرا
کار با درد تو افتاد از تو
دل عطار چو درد تو نیافت
شد درین واقعه بر باد از تو
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.