کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که جان درباخت بر دیدار او

    صد هزاران جان شود ایثار او

    تا توانی در فنای خویش کوش

    تا شوی از خویش برخودار او

    چشم مشتاقان روی دوست را

    نسیه نبود پرتو رخسار او

    نقد باشد اهل دل را روز و شب

    در مقام معرفت دیدار او

    دوست یک دم نیست خاموش از سخن

    گوش کو تا بشنود گفتار او

    پنبه را از گوش بر باید کشید

    بو که یکدم بشنوی اسرار او

    نور و نار او بهشت و دوزخ است

    پای برتر نه ز نور و نار او

    دوزخ مردان بهشت دیگران است

    درگذر زین هر دو در زنهار او

    کز امید وصل و از بیم فراق

    جان مردان خون شد اندر کار او

    عاشقان خسته دل بین صد هزار

    سرنگون آویخته از دار او

    همچو مرغ نیم بسمل مانده‌اند

    بیخود و سرگشته از تیمار او

    صد هزاران رفته‌اند و کس ندید

    تا که دید از رفتگان آثار او

    زاد عطار اندرین ره هیچ نیست

    جز امید رحمت بسیار او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha