کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل و جان چون کنم

    سر عشقم آشکارا گشت پنهان چون کنم

    هرکسم گوید که درمانی کن آخر درد را

    چون به دردم دایما مشغول درمان چون کنم

    چون خروشم بشنود هر بی خبر گوید خموش

    می‌تپد دل در برم می‌سوزدم جان چون کنم

    عالمی در دست من، من همچو مویی در برش

    قطره‌ای خون است دل، در زیر طوفان چون کنم

    در تموزم مانده جان خسته و تن تب زده

    وآنگهم گویند براین ره به پایان چون کنم

    چون ندارم یک نفس اهلیت صف النعال

    پیشگه چون جویم و آهنگ پیشان چون کنم

    در بن هر موی صد بت بیش می‌بینم عیان

    در میان این همه بت عزم ایمان چون کنم

    نه ز ایمانم نشانی نه ز کفرم رونقی

    در میان این و آن درمانده حیران چون کنم

    چون نیامد از وجودم هیچ جمعیت پدید

    بیش ازین عطار را از خود پریشان چون کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha