کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من نمیرم زانکه بی جان می‌زیم

    جان نخواهم چون به جانان می‌زیم

    در ره عشق تو چون جان زحمت است

    لاجرم بی زحمت جان می‌زیم

    چون بلای خویشتن دیدم وجود

    از وجود خویش پنهان می‌زیم

    در امید و بیم عشقت همچو شمع

    گاه خندان گاه گریان می‌زیم

    همچو غنچه از سر تر دامنی

    غرق خون سر در گریبان می‌زیم

    روز و شب بر خشک کشتی رانده‌ام

    گرچه دایم غرق طوفان می‌زیم

    از سر زلف تو اندیشم همه

    گرچه حالی را پریشان می‌زیم

    ماه رویا بر امید خلعتم

    بس برهنه این چنین زان می‌زیم

    از بر خود خلعت خاصم فرست

    زانکه بی‌تو ژنده خلقان می‌زیم

    از برونم پردهٔ اطلس چه سود

    چون درون پرده عریان می‌زیم

    همچو عطار از جهان فارغ شده

    سر نهاده در بیابان می‌زیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha