کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرد ره تو کعبه و خمار نماند

    یک دل ز می عشق تو هشیار نماند

    ور یک سر موی از رخ تو روی نماید

    بر روی زمین خرقه و زنار نماند

    وآن را که دمی روی نمایی ز دو عالم

    آن سوخته را جز غم تو کار نماند

    گر برفکنی پرده از آن چهرهٔ زیبا

    از چهرهٔ خورشید و مه آثار نماند

    جان چو بگشاید به رخت دیده که جان را

    با نور رخت دیده و دیدار نماند

    گر وحدت خود را با قلاوز فرستی

    از وحدت تو هستی دیار نماند

    جانا ز می عشق تو یک قطره به دل ده

    تا در دو جهان یک دل بیدار نماند

    در خواب کن این سوختگان را ز می عشق

    تا جز تو کسی محرم اسرار نماند

    از بس که ز دریای دلم موج گهر خاست

    ترسم که درین واقعه عطار نماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha