کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق بی درد ناتمام بود

    کز نمک دیگ را طعام بود

    نمک این حدیث درد دل است

    عشق بی درد دل حرام بود

    کشته عشق گرد و سوخته شو

    زانکه بی این دو کار خام بود

    کشتهٔ عشق را به خون شویند

    آب اگر نیست خون تمام بود

    کفن عاشقان ز خون سازند

    کفنی به ز خون کدام بود

    از ازل تا ابد ز مستی عشق

    بی قراری علی‌الدوام بود

    در ره عاشقان دلی باید

    که منزه ز دال و لام بود

    نه خریدار نیک و بد باشد

    نه گرفتار ننگ و نام بود

    سرفرازی و خواجگی نخرد

    جملهٔ خلق را غلام بود

    نبود تیغش و اگر باشد

    با همه خلق در نیام بود

    همچو خود بی قرار و مست کند

    هر که را پیش او مقام بود

    گاه‌گاهی چنین شود عطار

    بو که این دولتش مدام بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha