کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو از جیبش مه تابان برآید

    خروش از گنبد گردان برآید

    بسی گل دیده‌ام اما ز رویش

    به وقت شرم صد چندان برآید

    اگر اندیشهٔ یک روزهٔ او

    بگویم با تو صد دیوان برآید

    بدو گفتم که ای گلچهره مگذار

    که از گلنار تو ریحان برآید

    مرا گفتا که خوش باشد که سبزه

    ز گرد چشمهٔ حیوان برآید

    خط سبزم به چستی سرخییی جست

    سزد گر از گل خندان برآید

    خطم گر می‌نخواهی نیز مگری

    که بی شک سبزه از باران برآید

    جهان‌سوزا ز پرده گر برآیی

    دمار از خلق سرگردان برآید

    فرو شد روز من یک شب برم آی

    که تا کار من حیران برآید

    مرا با شیر شد مهر تو در دل

    عجب نبود اگر با جان برآید

    ز من جان خواستی و نیست دشوار

    بده یک بوسه تا آسان برآید

    زهی زلفت گرفته گرد عالم

    ز بیم زلف مه پنهان برآید

    چو زلف کافرت در کار آید

    بسا مؤمن که از ایمان برآید

    دلم در چاه زندان فراق است

    ندانم تا کی از زندان برآید

    ز یک موی سر زلفت رسن ساز

    که تا زین چاه بی‌پایان برآید

    اگر عطار بویی یابد از تو

    دلش زین وادی هجران برآید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha