کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرفتم عشق روی تو ز سر باز

    همی پرسم ز کوی تو خبر باز

    چه گر عشق تو دریایی است آتش

    فکندم خویشتن را در خطر باز

    دواسبه راه رندان برگرفتم

    به کار خود درافتادم ز خر باز

    فتادم در میان دردنوشان

    نهادم زهد و قرائی به در باز

    میان جمع رندان خرابات

    چو شمعی آمدم رفتم به سر باز

    چنان از دردیت بی خویش گشتم

    که گفتم نیست از جانم اثر باز

    منم جانا و جانی در هوایت

    ندارم هیچ جز جانی دگر باز

    دلم زنجیر هستی بگسلاند

    اگر بر دل کنی ناگاه در باز

    همای همتم از غیرت تو

    نیارد کرد از هم بال و پر باز

    چه می‌گویم که جانها نیست گردد

    اگر گیری ز جانها یک نظر باز

    دل عطار از آهی که دانی

    رهی دارد به سوی تو سحر باز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha