کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا بر رخ تو نظر فکندم

    بنیاد وجود برفکندم

    مرغی بودم به دست سلطان

    از دست تو بال و پر فکندم

    هرچیز که داشتم تر و خشک

    از اشک به آب در فکندم

    دل سوخته بر بلا نهادم

    جان شیفته برخطر فکندم

    تا خاک در تو تاج کردم

    بر خاک تو تاج در فکندم

    تا ناوک غمزهٔ تو دیدم

    از ناوک تو سپر فکندم

    خود را چو قلم ز عشق خطت

    هر روز هزار سر فکندم

    تا من سخن رخ تو گفتم

    بس تاب که در قمر فکندم

    تا من صفت لب تو کردم

    بس سوز که در شکر فکندم

    بی خوشهٔ زلفت آتشی صعب

    در خرمن خشک و تر فکندم

    از حلقهٔ آسمان قمر را

    بی چهرهٔ تو به در فکندم

    همتای تو در جهان ندیدم

    چندان که همی نظر فکندم

    با چهره و با سرشک عطار

    عمری است که سیم و زر فکندم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha