کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی‌دانم

    به تاریکی در افتادم ره روشن نمی‌دانم

    ندارم من درین حیرت به شرح حال خود حاجت

    که او داند که من چونم اگرچه من نمی‌دانم

    چو من گم گشته‌ام از خود چه جویم باز جان و تن

    که گنج جان نمی‌بینم طلسم تن نمی‌دانم

    چگونه دم توانم زد درین دریای بی پایان

    که درد عاشقان آنجا به جز شیون نمی‌دانم

    برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد

    که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی‌دانم

    در آن خرمن که جان من در آنجا خوشه می‌چیند

    همه عالم و مافیها به نیم ارزن نمی‌دانم

    از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا

    اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم

    چو از هر دو جهان خود را نخواهم مسکنی هرگز

    سزای درد این مسکین یکی مسکن نمی‌دانم

    چو آن گلشن که می‌جویم نخواهد یافت هرگز کس

    ره عطار را زین غم به جز گلخن نمی‌دانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha