کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر عشقت به جای جان ندارم

    به زلف کافرت ایمان ندارم

    چو گفتی ننگ می‌داری ز عشقم

    که من معشوق اینم کان ندارم

    اگر جانم بخواهد شد ز عشقت

    غم عشق تورا فرمان ندارم

    تو گفتی رو مکن در من نگاهی

    که خوبی دارم و پیمان ندارم

    من سرگشته چون فرمان نبردم

    از آن بر نیک و بد فرمان ندارم

    چو خود کردم به جای خویشتن بد

    چرا بر خویشتن تاوان ندارم

    کنون ناکام تن در دام دادم

    که من خود کرده را درمان ندارم

    چو هرکس بوسه‌ای یابند از تو

    من بیچاره آخر جان ندارم

    بده عطار را یک بوسه بی زر

    که زر دارم ولی چندان ندارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha