کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای روی تو شمع پردهٔ راز

    در پردهٔ دل غم تو دمساز

    بی مهر رخت برون نیاید

    از باطن هیچ پرده آواز

    از شوق تو می‌کند همه روز

    خورشید درون پرده پرواز

    هر جا که شگرف پرده بازی است

    در پردهٔ زلف توست جان‌باز

    در مجمع سرکشان عالم

    چون زلف تو نیست یک سرافراز

    خون دل من بریخت چشمت

    پس گفت نهفته دار این راز

    چون خونی بود غمزهٔ تو

    شد سرخی غمزهٔ تو غماز

    گفتی که چو زر عزیز مایی

    زان همچو زرت نهیم در گاز

    هرچه از تو رسد به جان پذیرم

    این واسطه از میان بینداز

    ما را به جنایتی که ما راست

    خود زن به زنندگان مده باز

    یک لحظه تو غمگسار ما باش

    تا نوحهٔ تو کنیم آغاز

    تا کی باشم من شکسته

    در بادیهٔ تو در تک و تاز

    گر وقت آمد به یک عنایت

    این خانهٔ من ز شک بپرداز

    بیش است به تو نیازمندیم

    چندان که تو بیش می‌کنی ناز

    عطار ز دیرگاه بی تو

    بیچارهٔ توست، چاره‌ای ساز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha