کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش از وثاق دلبری سرمست بیرون آمدم

    هیچم نبود از خود خبر تا بی خبر چون آمدم

    دستم چو از نیرنگ او آمد به زیر سنگ او

    بر چهرهٔ گلرنگ او چون لاله در خون آمدم

    گاهی ز جان بی جان شدم گاهی ز دل بریان شدم

    هر لحظه دیگر سان شدم هر دم دگرگون آمدم

    در فرقت آن نازنین گشتم همه روی زمین

    گویی نبودم پیش ازین عاشق هم اکنون آمدم

    چون نیستی اندر عیان، در نیستی گشتم نهان

    تا هرچه دیدم در جهان از جمله بیرون آمدم

    از فقر رو کردم سیه عطار را کردم تبه

    رفعت رها کردم به ره از خویش بیرون آمدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha