کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دستم نرسد به زلف چون شستش

    در پای از آن فتادم از دستش

    گر مرغ هوای او شوم شاید

    صد دام معنبر است در شستش

    از لب ندهد میی و می‌داند

    مخموری من ز نرگس مستش

    بیچاره دلم که چشم مست او

    صد توبه به یک کرشمه بشکستش

    بشکفت گل رخش به زیبایی

    غنچه ز میان جان کمر بستش

    از بس که بریخت مشک از زلفش

    چون خاک به زیر پای شد پستش

    چون بود بتی چنان که در عالم

    بپرستندش که جای آن هستش

    یک یک سر موی من همی گوید

    رویش بنگر که گفت مپرستش

    نی نی که نقاب بر نمی‌دارد

    تا سجده نمی‌کنند پیوستش

    عطار دلی که داشت در عشقش

    برخاست اومید و نیست بنشستش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha