کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه سر دارد کلاهت نرسدش

    وانکه پر آب است جاهت نرسدش

    هر که پست بارگاه فقر نیست

    در بلندی دستگاهت نرسدش

    هر که در خود ماند چون گردون بسی

    گر نگردد گرد راهت نرسدش

    تا نباشد همچو یوسف خواجه‌ای

    بندگی در قعر چاهت نرسدش

    تا کسی دارد به یک ذره پناه

    عرش اگر باشد پناهت نرسدش

    عرش اگر کرسی نهد در زیر پای

    دست بر زلف سیاهت نرسدش

    گرچه سر در عرش ساید آفتاب

    پرتو روی چو ماهت نرسدش

    نیم ترک چرخ در سر گشت از آنک

    بو که بر ترک کلاهت نرسدش

    تا کسی نشکست کلی قلب نفس

    لاف از خیل و سپاهت نرسدش

    تا نسوزد جملهٔ شب شمع زار

    یک نسیم صبحگاهت نرسدش

    تا کسی بر سر نگردد چون فلک

    طوف گرد بارگاهت نرسدش

    تا کسی جان ندهد از درد خمار

    می ز لعل عذر خواهت نرسدش

    گر نشد عطار یکتا همچو موی

    مشک از زلف دو تاهت نرسدش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha