کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شبی عشقت جگر می‌سوزدم

    همچو شمعی تا سحر می‌سوزدم

    بی پر و بال توام تا عشق تو

    گاه بال و گاه پر می‌سوزدم

    چون کنم در روی چون ماهت نظر

    کز فروغ تو نظر می‌سوزدم

    چند دارم دیده بر راه امید

    کز نظر کردن بصر می‌سوزدم

    بی جگر خوردن دمی در من نگر

    کز جگر خوردن جگر می‌سوزدم

    گفت با من ساز تا کم سوزمت

    گر نمی‌سازم بتر می‌سوزدم

    سرد و گرمم می‌نسازد بی تو زانک

    سوز عشقت خشک و تر می‌سوزدم

    تا بخواهم سوختن یکبارگی

    هر دم از نوعی دگر می‌سوزدم

    تا قدم از سر گرفتم در رهش

    از قدم تا فرق سر می‌سوزدم

    تن زن ای عطار و عود عشق سوز

    تا به خلوتگاه بر می‌سوزدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha