کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر مرد رهی ز رهروان باش

    در پردهٔ سر خون نهان باش

    بنگر که چگونه ره سپردند

    گر مرد رهی تو آن چنان باش

    خواهی که وصال دوست یابی

    با دیده درآی و بی زبان باش

    از بند نصیب خویش برخیز

    دربند نصیب دیگران باش

    در کوی قلندری چو سیمرغ

    می‌باش به نام و بی نشان باش

    بگذر تو ازین جهان فانی

    زنده به حیات جاودان باش

    در یک قدم این جهان و آن نیز

    بگذار جهان و در جهان باش

    منگر تو به دیدهٔ تصرف

    بیرون ز دو کون این و آن باش

    عطار ز مدعی بپرهیز

    رو گوشه‌نشین و در میان باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha