به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای عشق تو کیمیای اسرار
سیمرغ هوای تو جگرخوار
سودای تو بحر آتشین موج
اندوه تو ابر تند خونبار
در پرتو آفتاب رویت
خورشید سپهر ذره کردار
یک موی ز زلف کافر تو
غارتگر صد هزار دیندار
چون زلف به ناز برفشانی
صد خرقه بدل شود به زنار
آنجا که سخن رود ز زلفت
چه کفر و چه دین چه تخت و چه دار
تا بنشستی به دلربایی
برخاست قیامتی به یکبار
آن شد که ز وصل تو زدم لاف
اکنون من و پشت دست و دیوار
در عشق تو کار خویش هر روز
از سر گیرم زهی سر و کار
دستی بر نه که دور از تو
چون باد ز دست رفت عطار
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.