کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن روی به جز قمر که آراید

    وان لعل به جز شکر که فرساید

    بس جان که ز پرده در جهان افتد

    چون روی ز زیر پرده بنماید

    در زیبایی و عالم افروزی

    رویی دارد چنان که می‌باید

    خورشید چو روی او همی بیند

    می‌گردد و پشت دست می‌خاید

    امروز قیامتی است از خطش

    خطی که هزار فتنه می‌زاید

    گویی ز بنفشه گلستانش را

    مشاطهٔ حسن می‌بیاراید

    آورد خطی و دل ببرد از من

    جان منتظر است تا چه فرماید

    زین بیع و شری که خط او دارد

    جز خون جگر مرا چه بگشاید

    الحق ز معاملان خط او

    دیری است که بوی مشک می‌آید

    زین گونه که خط او درآبم زد

    شک نیست که دوستی بیفزاید

    عطار اگر چنین کند سودا

    چه سود چو جان او نیاساید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha