به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عطار نیشابوری

عطار نیشابوریغزلیاتغزل شماره ۳۱۳: سر مستی ما مردم هشیار ندانند

2330عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سر مستی ما مردم هشیار ندانند

انکار کنان شیوهٔ این کار ندانند

در صومعه سجاده نشینان مجازی

سوز دل آلودهٔ خمار ندانند

آنان که بماندند پس پردهٔ پندار

احوال سراپردهٔ اسرار ندانند

یاران که شبی فرقت یاران نکشیدند

اندوه شبان من بی‌یار ندانند

بی یار چو گویم بودم روی به دیوار

تا مدعیان از پس دیوار ندانند

سوز جگر بلبل و دلتنگی غنچه

بر طرف چمن جز گل و گلزار ندانند

جمعی که بدین درد گرفتار نگشتند

درمان دل خستهٔ عطار ندانند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شماره ۳۱۲: دل نظر بر روی آن شمع جهان می‌ا ...2غزل شماره ۳۱۳: سر مستی ما مردم هشیار ندانند 3غزل شماره ۳۱۴: عاشقان چون به هوش باز آیند 4غزل شماره ۳۱۵: اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنن ...5غزل شماره ۳۱۶: آنها که در حقیقت اسرار می‌روند 6غزل شماره ۳۱۷: دل ز جان برگیر تا راهت دهند 7غزل شماره ۳۱۸: قومی که در فنا به دل یکدگر زین ...8غزل شماره ۳۱۹: هر که سرگردان این سودا بود 9غزل شماره ۳۲۰: شبی کز زلف تو عالم چو شب بود 10غزل شماره ۳۲۱: آن را که ز وصل او خبر بود 11غزل شماره ۳۲۲: عشق بی درد ناتمام بود 12غزل شماره ۳۲۳: آنچه نقد سینهٔ مردان بود 13غزل شماره ۳۲۴: عشق را پیر و جوان یکسان بود 14غزل شماره ۳۲۵: آنرا که ز وصل او نشان بود 15غزل شماره ۳۲۶: هر که را با لب تو پیمان بود 16غزل شماره ۳۲۷: هر که را اندیشهٔ درمان بود 17غزل شماره ۳۲۸: زلف تو که فتنهٔ جهان بود 18غزل شماره ۳۲۹: هر که را ذره‌ای وجود بود 19غزل شماره ۳۳۰: هر که را در عشق تو کاری بود 20غزل شماره ۳۳۱: مرد یک موی تو فلک نبود 21غزل شماره ۳۳۲: چو در غم تو جز جان چیزی دگرم ن ...22غزل شماره ۳۳۳: کسی کو خویش بیند بنده نبود 23غزل شماره ۳۳۴: با لب لعلت سخن در جان رود 24غزل شماره ۳۳۵: دل به امید وصل تو باد به دست م ...25غزل شماره ۳۳۶: تا سر زلف تو درهم می‌رود 26غزل شماره ۳۳۷: چه سازی سرای و چه گویی سرود 27غزل شماره ۳۳۸: گر نسیم یوسفم پیدا شود 28غزل شماره ۳۳۹: هر گدایی مرد سلطان کی شود 29غزل شماره ۳۴۰: چون تو جانان منی جان بی تو خرم ...30غزل شماره ۳۴۱: هر که صید چون تو دلداری شود 31غزل شماره ۳۴۲: یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود 32غزل شماره ۳۴۳: ای کوی توام مقصد و ای روی تو م ...33غزل شماره ۳۴۴: هرچه در هر دو جهان جانان نمود 34غزل شماره ۳۴۵: رهبان دیر را سبب عاشقی چه بود 35غزل شماره ۳۴۶: گر دلبرم به یک شکر از لب زبان ...36غزل شماره ۳۴۷: برق عشق از آتش و از خون جهد 37غزل شماره ۳۴۸: زلف را چون به قصد تاب دهد 38غزل شماره ۳۴۹: یک شکر زان لب به صد جان می‌دهد 39غزل شماره ۳۵۰: هر که را ذوق دین پدید آید 40غزل شماره ۳۵۱: یا دست به زیر سنگم آید 41غزل شماره ۳۵۲: عشق تو به جان دریغم آید 42غزل شماره ۳۵۳: سر زلف دلستانت به شکن دریغم آی ...43غزل شماره ۳۵۴: هر که را دانهٔ نار تو به دندان ...44غزل شماره ۳۵۵: یک ذره نور رویت گر ز آسمان برآ ...45غزل شماره ۳۵۶: چو از جیبش مه تابان برآید 46غزل شماره ۳۵۷: چو نقاب برگشائی مه آن جهان برآ ...47غزل شماره ۳۵۸: گر نه از خاک درت باد صبا می‌آی ...48غزل شماره ۳۵۹: دلبرم رخ گشاده می‌آید 49غزل شماره ۳۶۰: صبح از پرده به در می‌آید 50غزل شماره ۳۶۱: آن ماه برای کس نمی‌آید 51غزل شماره ۳۶۲: آن روی به جز قمر که آراید 52غزل شماره ۳۶۳: تشنه را از سراب چگشاید 53غزل شماره ۳۶۴: دو جهان بی‌توام نمی‌باید 54غزل شماره ۳۶۵: گر رخ او ذره‌ای جمال نماید 55غزل شماره ۳۶۶: رخت را ماه نایب می‌نماید 56غزل شماره ۳۶۷: نه یار هرکسی را رخسار می‌نماید 57غزل شماره ۳۶۸: سر زلف تو پر خون می‌نماید 58غزل شماره ۳۶۹: رخ ز زیر نقاب بنماید 59غزل شماره ۳۷۰: کسی کو هرچه دید از چشم جان دید 60غزل شماره ۳۷۱: قطره گم گردان چو دریا شد پدید 61غزل شماره ۳۷۲: برکناری شو ز هر نقشی که آن آید ...62غزل شماره ۳۷۳: تا که گشت این خیال‌خانه پدید 63غزل شماره ۳۷۴: واقعهٔ عشق را نیست نشانی پدید 64غزل شماره ۳۷۵: تا خطت آمد به شبرنگی پدید 65غزل شماره ۳۷۶: در ره عشق تو پایان کس ندید 66غزل شماره ۳۷۷: هنگام صبوح آمد ای هم نفسان خیز ...67غزل شماره ۳۷۸: دل چه خواهی کرد چون دلبر رسید 68غزل شماره ۳۷۹: درد کو تا دردوار خواهم رسید 69غزل شماره ۳۸۰: عقل را در رهت قدم برسید 70غزل شماره ۳۸۱: دوش آمد و ز مسجدم اندر کران کش ...71غزل شماره ۳۸۲: دلم دردی که دارد با که گوید 72غزل شماره ۳۸۳: الا ای زاهدان دین دلی بیدار بن ...73غزل شماره ۳۸۴: قدم درنه اگر مردی درین کار 74غزل شماره ۳۸۵: میی درده که در ده نیست هشیار 75غزل شماره ۳۸۶: اگر خورشید خواهی سایه بگذار 76غزل شماره ۳۸۷: از پس پردهٔ دل دوش بدیدم رخ یا ...77غزل شماره ۳۸۸: درآمد دوش ترکم مست و هشیار 78غزل شماره ۳۸۹: بردار صراحیی ز خمار 79غزل شماره ۳۹۰: ای عشق تو کیمیای اسرار 80غزل شماره ۳۹۱: در عشق تو گم شدم به یکبار 81غزل شماره ۳۹۲: اشک ریز آمدم چو ابر بهار 82غزل شماره ۳۹۳: عشق آبم برد گو آبم ببر 83غزل شماره ۳۹۴: ای در درون جانم و جان از تو بی ...84غزل شماره ۳۹۵: ای تو را با هر دلی کاری دگر 85غزل شماره ۳۹۶: پیر ما می‌رفت هنگام سحر 86غزل شماره ۳۹۷: آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پس ...87غزل شماره ۳۹۸: نیست مرا به هیچ رو، بی تو قرار ...88غزل شماره ۳۹۹: جان به لب آوردم ای جان درنگر 89غزل شماره ۴۰۰: گر ز سر عشق او داری خبر 90غزل شماره ۴۰۱: باد شمال می‌وزد، طرهٔ یاسمن نگ ...91غزل شماره ۴۰۲: ساقیا گه جام ده گه جام خور 92غزل شماره ۴۰۳: چو پیشهٔ تو شیوه و ناز است چه ...93غزل شماره ۴۰۴: گرفتم عشق روی تو ز سر باز 94غزل شماره ۴۰۵: عشق تو مرا ستد ز من باز 95غزل شماره ۴۰۶: ای دل ز دلبران جهانت گزیده باز 96غزل شماره ۴۰۷: هر که زو داد یک نشانی باز 97غزل شماره ۴۰۸: هر که سر رشتهٔ تو یابد باز 98غزل شماره ۴۰۹: ای روی تو شمع پردهٔ راز 99غزل شماره ۴۱۰: ای شیوهٔ تو کرشمه و ناز 100غزل شماره ۴۱۱: ذره‌ای دوستی آن دمساز 101غزل شماره ۴۱۲: جان ز مشک زلف دلم چون جگر مسوز 102غزل شماره ۴۱۳: عمر رفت و تو منی داری هنوز 103غزل شماره ۴۱۴: چند جویی در جهان یاری ز کس 104غزل شماره ۴۱۵: آفتاب عاشقان روی تو بس 105غزل شماره ۴۱۶: در عشق روی او ز حدوث و قدم مپر ...106غزل شماره ۴۱۷: دوش آمد و گفت از آن ما باش 107غزل شماره ۴۱۸: ای دل اگر عاشقی در پی دلدار با ...108غزل شماره ۴۱۹: غیرت آمد بر دلم زد دور باش 109غزل شماره ۴۲۰: گر مرد رهی ز رهروان باش 110غزل شماره ۴۲۱: در عشق تو من توام تو من باش 111غزل شماره ۴۲۲: منم اندر قلندری شده فاش 112غزل شماره ۴۲۳: دستم نرسد به زلف چون شستش 113غزل شماره ۴۲۴: بیچاره دلم که نرگس مستش 114غزل شماره ۴۲۵: اگر دلم ببرد یار دلبری رسدش 115غزل شماره ۴۲۶: آنکه سر دارد کلاهت نرسدش 116غزل شماره ۴۲۷: عشق آن باشد که غایت نبودش 117غزل شماره ۴۲۸: عاشقی نه دل نه دین می‌بایدش 118غزل شماره ۴۲۹: چون دربسته است درج ناپدیدش 119غزل شماره ۴۳۰: بنمود رخ از پرده، دل گشت گرفتا ...120غزل شماره ۴۳۱: ای پیر مناجاتی رختت به قلندر ک ...121غزل شماره ۴۳۲: درکش سر زلف دلستانش 122غزل شماره ۴۳۳: هر مرد که نیست امتحانش 123غزل شماره ۴۳۴: ای ز عشقت این دل دیوانه خوش 124غزل شماره ۴۳۵: می‌شد سر زلف در زمین کش 125غزل شماره ۴۳۶: آخر ای صوفی مرقع پوش 126غزل شماره ۴۳۷: ترسا بچهٔ شکر لبم دوش 127غزل شماره ۴۳۸: مست شدم تا به خرابات دوش 128غزل شماره ۴۳۹: دلی کامد ز عشق دوست در جوش 129غزل شماره ۴۴۰: ای دل ز جفای یار مندیش 130غزل شماره ۴۴۱: دلا در سر عشق از سر میندیش 131غزل شماره ۴۴۲: هر که هست اندر پی بهبود خویش 132غزل شماره ۴۴۳: ای از همه بیش و از همه پیش 133غزل شماره ۴۴۴: هر روز که جلوه می‌کند رویش 134غزل شماره ۴۴۵: ز دست رفت مرا بی تو روزگار دری ...135غزل شماره ۴۴۶: ای لب تو نگین خاتم عشق 136غزل شماره ۴۴۷: خاصگان محرم سلطان عشق 137غزل شماره ۴۴۸: هر که دایم نیست ناپروای عشق 138غزل شماره ۴۴۹: عقل کجا پی برد شیوهٔ سودای عشق 139غزل شماره ۴۵۰: ای عشق تو با وجود هم تنگ 140غزل شماره ۴۵۱: ای عقل گرفته از رخت فال 141غزل شماره ۴۵۲: صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آ ...142غزل شماره ۴۵۳: زهی در کوی عشقت مسکن دل 143غزل شماره ۴۵۴: ای زلف تو شبی خوش وانگه به روز ...144غزل شماره ۴۵۵: عشق جانی داد و بستد والسلام 145غزل شماره ۴۵۶: صبح رخ از پرده نمود ای غلام 146غزل شماره ۴۵۷: گشت جهان همچو نگار ای غلام 147غزل شماره ۴۵۸: خورد بر شب صبحدم شام ای غلام 148غزل شماره ۴۵۹: صبح بر افراخت علم ای غلام 149غزل شماره ۴۶۰: صبح برانداخت نقاب ای غلام 150غزل شماره ۴۶۱: عاشق لعل شکربار توام 151غزل شماره ۴۶۲: شیفتهٔ حلقهٔ گوش توام 152غزل شماره ۴۶۳: خط مکش در وفا کزآن توام 153غزل شماره ۴۶۴: فتنهٔ زلف دلربای توام 154غزل شماره ۴۶۵: در خطت تا دل به جان در بسته‌ام 155غزل شماره ۴۶۶: تا دیده‌ام رخ تو کم جان گرفته‌ ...156غزل شماره ۴۶۷: از می عشق تو مست افتاده‌ام 157غزل شماره ۴۶۸: کار بر خود سخت مشکل کرده‌ام 158غزل شماره ۴۶۹: من شراب از ساغر جان خورده‌ام 159غزل شماره ۴۷۰: بی دل و بی قراری مانده‌ام 160غزل شماره ۴۷۱: بیشتر عمر چنان بوده‌ام 161غزل شماره ۴۷۲: روی تو در حسن چنان دیده‌ام 162غزل شماره ۴۷۳: از بس که روز و شب غم بر غم کشی ...163غزل شماره ۴۷۴: ای برده به آب‌روی آبم 164غزل شماره ۴۷۵: نه از وصل تو نشان می‌یابم 165غزل شماره ۴۷۶: از عشق تو من به دیر بنشستم 166غزل شماره ۴۷۷: تو بلندی عظیم و من پستم 167غزل شماره ۴۷۸: درآمد دوش ترک نیم مستم 168غزل شماره ۴۷۹: ساقیا توبه شکستم، جرعه‌ای می د ...169غزل شماره ۴۸۰: دی در صف اوباش زمانی بنشستم 170غزل شماره ۴۸۱: مرا قلاش می‌خوانند، هستم 171غزل شماره ۴۸۲: از می عشق تو چنان مستم 172غزل شماره ۴۸۳: عزم عشق دلستانی داشتم 173غزل شماره ۴۸۴: دوش چشم خود ز خون دریای گوهر ی ...174غزل شماره ۴۸۵: آنچه من در عشق جانان یافتم 175غزل شماره ۴۸۶: دوش، چون گردون کنار خویش پر خو ...176غزل شماره ۴۸۷: دوش درون صومعه، دیر مغانه یافت ...177غزل شماره ۴۸۸: دوش دل را در بلایی یافتم 178غزل شماره ۴۸۹: یک غمت را هزار جان گفتم 179غزل شماره ۴۹۰: دریاب که رخت برنهادم 180غزل شماره ۴۹۱: بر درد تو دل از آن نهادم 181غزل شماره ۴۹۲: ای عشق تو پیشوای دردم 182غزل شماره ۴۹۳: منم آن گبر دیرینه که بتخانه بن ...183غزل شماره ۴۹۴: تا روی تو قبلهٔ نظر کردم 184غزل شماره ۴۹۵: هر شبی عشقت جگر می‌سوزدم 185غزل شماره ۴۹۶: گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پید ...186غزل شماره ۴۹۷: در سفر عشق چنان گم شدم 187غزل شماره ۴۹۸: ای عشق بی نشان ز تو من بی نشان ...188غزل شماره ۴۹۹: تا ز سر عشق سرگردان شدم 189غزل شماره ۵۰۰: تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آ ...190غزل شماره ۵۰۱: دوش از وثاق دلبری سرمست بیرون ...191غزل شماره ۵۰۲: رفتم به زیر پرده و بیرون نیامد ...192غزل شماره ۵۰۳: تو می‌دانی که در کار تو چون مض ...193غزل شماره ۵۰۴: تا بر رخ تو نظر فکندم 194غزل شماره ۵۰۵: تا عشق تو را به جان ربودم 195غزل شماره ۵۰۶: تا عشق تو سوخت همچو عودم 196غزل شماره ۵۰۷: سواد خط تو چون نافع نظر دیدم 197غزل شماره ۵۰۸: عشق بالای کفر و دین دیدم 198غزل شماره ۵۰۹: دریغا کانچه جستم آن ندیدم 199غزل شماره ۵۱۰: تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم 200غزل شماره ۵۱۱: آن در که بسته باید تا چند باز ...201غزل شماره ۵۱۲: من با تو هزار کار دارم 202غزل شماره ۵۱۳: ازین کاری که من دارم نه جان دا ...203غزل شماره ۵۱۴: تا عشق تو در میان جان دارم 204غزل شماره ۵۱۵: مسلمانان من آن گبرم که دین را ...205غزل شماره ۵۱۶: جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ...206غزل شماره ۵۱۷: دل رفت وز جان خبر ندارم 207غزل شماره ۵۱۸: فریاد کز غم تو فریادرس ندارم 208غزل شماره ۵۱۹: سر مویی سر عالم ندارم 209غزل شماره ۵۲۰: بی تو زمانی سر زمانه ندارم 210غزل شماره ۵۲۱: چه سازم که سوی تو راهی ندارم 211غزل شماره ۵۲۲: اگر عشقت به جای جان ندارم 212غزل شماره ۵۲۳: تا نرگست به دشنه چون شمع کشت ز ...213غزل شماره ۵۲۴: نظری به کار من کن که ز دست رفت ...214غزل شماره ۵۲۵: اگر برشمارم غم بیشمارم 215غزل شماره ۵۲۶: بی تو نیست آرامم کز جهان تو را ...216غزل شماره ۵۲۷: پشتا پشت است با تو کارم 217غزل شماره ۵۲۸: چون من ز همه عالم ترسا بچه‌ای ...218غزل شماره ۵۲۹: ترسا بچه‌ای کشید در کارم 219غزل شماره ۵۳۰: ترک قلندر من دوش درآمد از درم 220غزل شماره ۵۳۱: گنج دزدیده ز جایی پی برم 221غزل شماره ۵۳۲: خبرت هست که خون شد جگرم 222غزل شماره ۵۳۳: گر بوی یک شکن ز سر زلف دلبرم 223غزل شماره ۵۳۴: گر از میان آتش دل دم برآورم 224غزل شماره ۵۳۵: تیر عشقت بر دل و جان می‌خورم 225غزل شماره ۵۳۶: روزی که عتاب یار درگیرم 226غزل شماره ۵۳۷: زیر بار ستمت می‌میرم 227غزل شماره ۵۳۸: کار چو از دست من برفت چه سازم 228غزل شماره ۵۳۹: با این دل بی خبر چه سازم 229غزل شماره ۵۴۰: از بس که چو شمع از غم تو زار ب ...230غزل شماره ۵۴۱: بی لبت از آب حیوان می‌بسم 231غزل شماره ۵۴۲: هرگاه که مست آن لقا باشم 232غزل شماره ۵۴۳: دامن دل از تو در خون می‌کشم 233غزل شماره ۵۴۴: دل و جانم ببرد جان و دلم 234غزل شماره ۵۴۵: ای عشق تو قبلهٔ قبولم 235غزل شماره ۵۴۶: کجایی ساقیا می ده مدامم 236غزل شماره ۵۴۷: خویش را چند ز اندیشه به سر گرد ...237غزل شماره ۵۴۸: ای جان و جهان رویت پیدا نکنی د ...238غزل شماره ۵۴۹: هرگز دل پر خون را خرم نکنی دان ...239غزل شماره ۵۵۰: درد دل را دوا نمی‌دانم 240غزل شماره ۵۵۱: من پای همی ز سر نمی‌دانم 241غزل شماره ۵۵۲: بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی ...242غزل شماره ۵۵۳: کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی ...243غزل شماره ۵۵۴: زلف و رخت از شام و سحر باز ندا ...244غزل شماره ۵۵۵: من این دانم که مویی می ندانم 245غزل شماره ۵۵۶: چو خود را پاک دامن می ندانم 246غزل شماره ۵۵۷: از عشق در اندرون جانم 247غزل شماره ۵۵۸: چون نام تو بر زبان برانم 248غزل شماره ۵۵۹: گر در سر عشق رفت جانم 249غزل شماره ۵۶۰: از در جان درآی تا جانم 250غزل شماره ۵۶۱: ز تو گر یک نظر آید به جانم 251غزل شماره ۵۶۲: ازین دریا که غرق اوست جانم 252غزل شماره ۵۶۳: درین نشیمن خاکی بدین صفت که من ...253غزل شماره ۵۶۴: دست می ندهد که بی تو دم زنم 254غزل شماره ۵۶۵: چون ندارم سر یک موی خبر زانچه ...255غزل شماره ۵۶۶: زهره ندارم که سلامت کنم 256غزل شماره ۵۶۷: دل ز عشقت بی خبر شد چون کنم 257غزل شماره ۵۶۸: قصهٔ عشق تو از بر چون کنم 258غزل شماره ۵۶۹: دل ندارم، صبر بی دل چون کنم 259غزل شماره ۵۷۰: رفت وجودم به عدم چون کنم 260غزل شماره ۵۷۱: دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل ...261غزل شماره ۵۷۲: آه گر من زعشق آه کنم 262غزل شماره ۵۷۳: بی رخت در جهان نظر چکنم 263غزل شماره ۵۷۴: چاره نیست از توام چه چاره کنم 264غزل شماره ۵۷۵: هر زمان بی خود هوایی می‌کنم 265غزل شماره ۵۷۶: این دل پر درد را چندان که درما ...266غزل شماره ۵۷۷: محلم نیست که خورشید جمالت بینم 267غزل شماره ۵۷۸: چشم از پی آن دارم تا روی تو می ...268غزل شماره ۵۷۹: دردا که ز یک همدم آثار نمی‌بین ...269غزل شماره ۵۸۰: به دریایی در اوفتادم که پایانش ...270غزل شماره ۵۸۱: در درد عشق یک دل بیدار می نبین ...271غزل شماره ۵۸۲: ای برده به زلف کفر و دینم 272غزل شماره ۵۸۳: در ره او بی سر و پا می‌روم 273غزل شماره ۵۸۴: هر شبی وقت سحر در کوی جانان می ...274غزل شماره ۵۸۵: ما هرچه آن ماست ز ره بر گرفته‌ ...275غزل شماره ۵۸۶: ما به عهد حسن تو ترک دل و جان ...276غزل شماره ۵۸۷: باده ناخورده مست آمده‌ایم 277غزل شماره ۵۸۸: ما می از کاس سعادت خورده‌ایم 278غزل شماره ۵۸۹: دست در عشقت ز جان افشانده‌ایم 279غزل شماره ۵۹۰: ما ز عشقت آتشین دل مانده‌ایم 280غزل شماره ۵۹۱: در چه طلسم است که ما مانده‌ایم 281غزل شماره ۵۹۲: ما رند و مقامر و مباحی‌ایم 282غزل شماره ۵۹۳: ما درد فروش هر خراباتیم 283غزل شماره ۵۹۴: گرچه در عشق تو جان درباختیم 284غزل شماره ۵۹۵: هرچه همه عمر همی ساختیم 285غزل شماره ۵۹۶: بس که جان در خاک این در سوختیم 286غزل شماره ۵۹۷: تا به دام عشق او آویختیم 287غزل شماره ۵۹۸: تا به عشق تو قدم برداشتیم 288غزل شماره ۵۹۹: تا با غم عشق آشنا گشتیم 289غزل شماره ۶۰۰: ما ترک مقامات و کرامات گرفتیم 290غزل شماره ۶۰۱: ما بار دگر گوشهٔ خمار گرفتیم 291غزل شماره ۶۰۲: هر آن نقشی که بر صحرا نهادیم 292غزل شماره ۶۰۳: تا ما ره عشق تو سپردیم 293غزل شماره ۶۰۴: تا دردی درد او چشیدیم 294غزل شماره ۶۰۵: ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم 295غزل شماره ۶۰۶: چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم 296غزل شماره ۶۰۷: دردا که درین بادیه بسیار دویدی ...297غزل شماره ۶۰۸: تا ما سر ننگ و نام داریم 298غزل شماره ۶۰۹: ما ننگ وجود روزگاریم 299غزل شماره ۶۱۰: ما مرد کلیسیا و زناریم 300غزل شماره ۶۱۱: چون زلف تاب دهد آن ترک لشکریم 301غزل شماره ۶۱۲: ما در غمت به شادی جان باز ننگر ...302غزل شماره ۶۱۳: من نمیرم زانکه بی جان می‌زیم 303غزل شماره ۶۱۴: ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم 304غزل شماره ۶۱۵: بر هرچه که دل نهاده باشیم 305غزل شماره ۶۱۶: بیا تا رند هر جایی بباشیم 306غزل شماره ۶۱۷: ساقیا خیز که تا رخت به خمار کش ...307غزل شماره ۶۱۸: اکنون که نشانهٔ ملامیم 308غزل شماره ۶۱۹: بیار آن جام می تا جان فشانیم 309غزل شماره ۶۲۰: ما گبر قدیم نامسلمانیم 310غزل شماره ۶۲۱: گاه لاف از آشنایی می‌زنیم 311غزل شماره ۶۲۲: وقت آن آمد که ما آن ماه را مهم ...312غزل شماره ۶۲۳: ما ره ز قبله سوی خرابات می‌کنی ...313غزل شماره ۶۲۴: ما چو بی‌ماییم از ما ایمنیم 314غزل شماره ۶۲۵: گر مردی خویشتن ببینیم 315غزل شماره ۶۲۶: ای جان ز جهان کجات جویم 316غزل شماره ۶۲۷: نشستی در دل من چونت جویم 317غزل شماره ۶۲۸: در عشق همی بلا همی جویم 318غزل شماره ۶۲۹: چون قصهٔ زلف تو دراز است چگویم 319غزل شماره ۶۳۰: چون نیاید سر عشقت در بیان 320غزل شماره ۶۳۱: ای روی تو شمع بت‌پرستان 321غزل شماره ۶۳۲: ای گرفته حسن تو هر دو جهان 322غزل شماره ۶۳۳: ای نهان از دیده و در دل عیان 323غزل شماره ۶۳۴: قصد کرد از سرکشی یارم به جان 324غزل شماره ۶۳۵: ای روی تو شمع تاج داران 325غزل شماره ۶۳۶: ای جگرگوشهٔ جگرخواران 326غزل شماره ۶۳۷: ای به روی تو عالمی نگران 327غزل شماره ۶۳۸: ای روی تو شمع پاکبازان 328غزل شماره ۶۳۹: ای یاد تو کار کاردانان 329غزل شماره ۶۴۰: نیست آسان عشق جانان باختن 330غزل شماره ۶۴۱: نیست ره عشق را برگ و نوا ساختن 331غزل شماره ۶۴۲: کافری است از عشق دل برداشتن 332غزل شماره ۶۴۳: بندگی چیست به فرمان رفتن 333غزل شماره ۶۴۴: عاشقی چیست ترک جان گفتن 334غزل شماره ۶۴۵: کفر است ز بی نشان نشان دادن 335غزل شماره ۶۴۶: با تو سری در میان خواهد بدن 336غزل شماره ۶۴۷: دل ز عشق تو خون توان کردن 337غزل شماره ۶۴۸: عشق را بی‌خویشتن باید شدن 338غزل شماره ۶۴۹: عشق چیست از خویش بیرون آمدن 339غزل شماره ۶۵۰: کاری است قوی ز خود بریدن 340غزل شماره ۶۵۱: آتشی در جملهٔ آفاق زن 341غزل شماره ۶۵۲: خال مشکین بر آفتاب مزن 342غزل شماره ۶۵۳: گر سر این کار داری کار کن 343غزل شماره ۶۵۴: گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذ ...344غزل شماره ۶۵۵: خیز و از می آتشی در ما فکن 345غزل شماره ۶۵۶: ای پسر این رخ به آفتاب درافکن 346غزل شماره ۶۵۷: چو دریا شور در جانم میفکن 347غزل شماره ۶۵۸: زلف به انگشت پریشان مکن 348غزل شماره ۶۵۹: بیم است که صد آه برآرم ز جگر م ...349غزل شماره ۶۶۰: باز آمده‌ای از آن جهانم من 350غزل شماره ۶۶۱: ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان ...351غزل شماره ۶۶۲: لعل تو داغی نهاد بر دل بریان م ...352غزل شماره ۶۶۳: در رهت حیران شدم ای جان من 353غزل شماره ۶۶۴: عشق تو در جان من ای جان من 354غزل شماره ۶۶۵: چند باشم در انتظار تو من 355غزل شماره ۶۶۶: در دل دارم جهانی بی‌تو من 356غزل شماره ۶۶۷: گر با تو بگویم غم افزون شدهٔ م ...357غزل شماره ۶۶۸: ای دل و جان زندگانی من 358غزل شماره ۶۶۹: میل درکش روی آن دلبر ببین 359غزل شماره ۶۷۰: بار دیگر روی زیبایی ببین 360غزل شماره ۶۷۱: ای روی تو آفتاب کونین 361غزل شماره ۶۷۲: هر که جان درباخت بر دیدار او 362غزل شماره ۶۷۳: ای چو گویی گشته در میدان او 363غزل شماره ۶۷۴: ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افش ...364غزل شماره ۶۷۵: ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای ...365غزل شماره ۶۷۶: ای سراسیمه مه از رخسار تو 366غزل شماره ۶۷۷: ماییم دل بریده ز پیوند و ناز ت ...367غزل شماره ۶۷۸: تا دل ز دست بیفتاد از تو 368غزل شماره ۶۷۹: ای مرا زندگی جان از تو 369غزل شماره ۶۸۰: هر زمان شوری دگر دارم ز تو 370غزل شماره ۶۸۱: ای خرد را زندگی جان ز تو 371غزل شماره ۶۸۲: می‌روم بر خاک دل پر خون ز تو 372غزل شماره ۶۸۳: برخاست شوری در جهان از زلف شور ...373غزل شماره ۶۸۴: ای جلوه‌گر عالم، طاوس جمال تو 374غزل شماره ۶۸۵: ای دل و جان کاملان، گم شده در ...375غزل شماره ۶۸۶: ای غذای جان مستم نام تو 376غزل شماره ۶۸۷: ای جگر گوشهٔ جانم غم تو 377غزل شماره ۶۸۸: ای غنچه غلام خندهٔ تو 378غزل شماره ۶۸۹: آنچه با من می‌کند سودای تو 379غزل شماره ۶۹۰: ای دلم مستغرق سودای تو 380غزل شماره ۶۹۱: ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تو 381غزل شماره ۶۹۲: چون نیست کسی مرا به جای تو 382غزل شماره ۶۹۳: ای سیه گر سپید کاری تو 383غزل شماره ۶۹۴: گر چنین سنگدل بمانی تو 384غزل شماره ۶۹۵: دلا چون کس نخواهد ماند دایم هم ...385غزل شماره ۶۹۶: ای جهانی پشت گرم از روی تو 386غزل شماره ۶۹۷: ای خم چرخ از خم ابروی تو 387غزل شماره ۶۹۸: ای دو عالم پرتوی از روی تو 388غزل شماره ۶۹۹: ای دو عالم یک فروغ از روی تو 389غزل شماره ۷۰۰: جانا بسوخت جان من از آرزوی تو 390غزل شماره ۷۰۱: ذره‌ای نادیده گنج روی تو 391غزل شماره ۷۰۲: ای مرقع پوش در خمار شو 392غزل شماره ۷۰۳: ای دل به میان جان فرو شو 393غزل شماره ۷۰۴: در کنج اعتکاف دلی بردبار کو 394غزل شماره ۷۰۵: دوش درآمد ز درم صبحگاه 395غزل شماره ۷۰۶: شب را ز تیغ صبحدم خون است عمدا ...396غزل شماره ۷۰۷: صد قلزم سیماب بین بر طارم زر ر ...397غزل شماره ۷۰۸: ای آتش سودای تو دود از جهان ان ...398غزل شماره ۷۰۹: ای چشم بد را برقعی بر روی ماه ...399غزل شماره ۷۱۰: ای لبت حقهٔ گهر بسته 400غزل شماره ۷۱۱: ای ذره‌ای از نور تو بر عرش اعظ ...401غزل شماره ۷۱۲: ای روی همچو ماهت یک پرده بر گر ...402غزل شماره ۷۱۳: ای دل اندر عشق، دل در یار ده 403غزل شماره ۷۱۴: ساقیا گر پخته‌ای می خام ده 404غزل شماره ۷۱۵: سر پا برهنگانیم اندر جهان فتاد ...405غزل شماره ۷۱۶: دوش آمد زلف تاب داده 406غزل شماره ۷۱۷: جانا منم ز مستی سر در جهان نها ...407غزل شماره ۷۱۸: ای اشتیاق رویت از چشم خواب برد ...408غزل شماره ۷۱۹: ترسا بچه‌ای دیدم زنار کمر کرده 409غزل شماره ۷۲۰: ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کر ...410غزل شماره ۷۲۱: ای ز سودای تو دل شیدا شده 411غزل شماره ۷۲۲: ای هر دهان ز یاد لبت پر عسل شد ...412غزل شماره ۷۲۳: ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرا ...413غزل شماره ۷۲۴: ای ز صفات لبت عقل به جان آمده 414غزل شماره ۷۲۵: ای ز شراب غفلت مست و خراب ماند ...415غزل شماره ۷۲۶: در راه تو مردانند از خویش نهان ...416غزل شماره ۷۲۷: ای جهانی خلق حیران مانده 417غزل شماره ۷۲۸: ای پای دل ز عشق تو در گل بماند ...418غزل شماره ۷۲۹: منم از عشق سرگردان بمانده 419غزل شماره ۷۳۰: ای زلف تو دام ماه افکنده 420غزل شماره ۷۳۱: ای روی تو زهر سو رویی دگر نمود ...421غزل شماره ۷۳۲: ای جان ما شرابی از جام تو کشید ...422غزل شماره ۷۳۳: ای گرد قمر خطی کشیده 423غزل شماره ۷۳۴: چون کشته شدم هزار باره 424غزل شماره ۷۳۵: جهان جمله تویی تو در جهان نه 425غزل شماره ۷۳۶: ای شکر با لب تو شیرین نه 426غزل شماره ۷۳۷: ای راه تو بحر بی کرانه 427غزل شماره ۷۳۸: من کیم اندر جهان سرگشته‌ای 428غزل شماره ۷۳۹: دوش وقت صبح چون دل داده‌ای 429غزل شماره ۷۴۰: ماه را در مشک پنهان کرده‌ای 430غزل شماره ۷۴۱: مورچهٔ قیرفام بر قمر آورده‌ای 431غزل شماره ۷۴۲: ای که ز سودای عشق بی سر و پا م ...432غزل شماره ۷۴۳: بوی زلفت در جهان افکنده‌ای 433غزل شماره ۷۴۴: بحری است عشق و عقل ازو برکناره ...434غزل شماره ۷۴۵: گر کسی یابد درین کو خانه‌ای 435غزل شماره ۷۴۶: شعله زد شمع جمال او ز دولتخانه ...436غزل شماره ۷۴۷: آن را که نیست در دل ازین سر سک ...437غزل شماره ۷۴۸: ای صد هزار عاشقت از فرق تا به ...438غزل شماره ۷۴۹: ای از شکنج زلفت هرجا که انقلاب ...439غزل شماره ۷۵۰: درآمد از در دل چون خرابی 440غزل شماره ۷۵۱: گر تو نسیمی ز زلف یار نیابی 441غزل شماره ۷۵۲: از من بی خبر چه می‌طلبی 442غزل شماره ۷۵۳: جانا دلم ببردی و جانم بسوختی 443غزل شماره ۷۵۴: عشق را گر سری پدیدستی 444غزل شماره ۷۵۵: اگر از نسیم زلفت اثری به جان ف ...445غزل شماره ۷۵۶: جانا دلم ببردی در قعر جان نشست ...446غزل شماره ۷۵۷: ای همه راحت روان، سرو روان کیس ...447غزل شماره ۷۵۸: ای آفتاب از ورق رویت آیتی 448غزل شماره ۷۵۹: گر مرد راه عشقی ره پیش بر به م ...449غزل شماره ۷۶۰: درج یاقوت درفشان کردی 450غزل شماره ۷۶۱: تا تو ز هستی خود زیر و زبر نگر ...451غزل شماره ۷۶۲: خطی از غالیه بر غالیه‌دان آورد ...452غزل شماره ۷۶۳: با خط سرسبز بیرون آمدی 453غزل شماره ۷۶۴: ای لبت ختم کرده دلبندی 454غزل شماره ۷۶۵: ای که با عاشقان نه پیوندی 455غزل شماره ۷۶۶: گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی 456غزل شماره ۷۶۷: ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر بود ...457غزل شماره ۷۶۸: گر یار چنین سرکش و عیار نبودی 458غزل شماره ۷۶۹: گر از همه عاشقان وفا دیدی 459غزل شماره ۷۷۰: ای آنکه هیچ جایی آرام جان ندید ...460غزل شماره ۷۷۱: الصلا ای دل اگر در عشق او اقرا ...461غزل شماره ۷۷۲: جانا دهنی چو پسته داری 462غزل شماره ۷۷۳: هم تن مویم از آن میان که نداری 463غزل شماره ۷۷۴: تورا گر نیست با من هیچ کاری 464غزل شماره ۷۷۵: تو را تا سر بود برجا کجا داری ...465غزل شماره ۷۷۶: پروانه شبی ز بی قراری 466غزل شماره ۷۷۷: ای بوس تو اصل هر شماری 467غزل شماره ۷۷۸: درآمد دوش دلدارم به یاری 468غزل شماره ۷۷۹: ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلد ...469غزل شماره ۷۸۰: دوش سرمست به وقت سحری 470غزل شماره ۷۸۱: گاهیم به لطف می نوازی 471غزل شماره ۷۸۲: چه عجب کسی تو جانا که ندانمت چ ...472غزل شماره ۷۸۳: گر مرد این حدیثی زین باده مست ...473غزل شماره ۷۸۴: تا تو خود را خوارتر از جملهٔ ع ...474غزل شماره ۷۸۵: هر دمم مست به بازار کشی 475غزل شماره ۷۸۶: چون خط شبرنگ بر گلگون کشی 476غزل شماره ۷۸۷: هر دمم در امتحان چندی کشی 477غزل شماره ۷۸۸: گرد مه خط معنبر می کشی 478غزل شماره ۷۸۹: در ده می عشق یک دم ای ساقی 479غزل شماره ۷۹۰: جانا ز فراق تو این محنت جان تا ...480غزل شماره ۷۹۱: گر یک شکر از لعلت در کار کنی ح ...481غزل شماره ۷۹۲: ماییم ز عالم معالی 482غزل شماره ۷۹۳: دی ز دیر آمد برون سنگین دلی 483غزل شماره ۷۹۴: دست نمی‌دهد مرا بی تو نفس زدن ...484غزل شماره ۷۹۵: گر من اندر عشق مرد کارمی 485غزل شماره ۷۹۶: ای جان جان جانم تو جان جان جان ...486غزل شماره ۷۹۷: هزاران جان سزد در هر زمانی 487غزل شماره ۷۹۸: زلف را تاب داد چندانی 488غزل شماره ۷۹۹: ای در میان جانم وز جان من نهان ...489غزل شماره ۸۰۰: ای روی تو فتنهٔ جهانی 490غزل شماره ۸۰۱: ای هرشکنی از سر زلف تو جهانی 491غزل شماره ۸۰۲: ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی 492غزل شماره ۸۰۳: ای حسن تو آب زندگانی 493غزل شماره ۸۰۴: دردی است درین دلم نهانی 494غزل شماره ۸۰۵: ترسا بچهٔ لولی همچون بت روحانی 495غزل شماره ۸۰۶: ای ساقی از آن قدح که دانی 496غزل شماره ۸۰۷: به هر کویی مرا تا کی دوانی 497غزل شماره ۸۰۸: خاک کوی توام تو می‌دانی 498غزل شماره ۸۰۹: کجایی ای دل و جانم مگر که در د ...499غزل شماره ۸۱۰: ز سگان کویت ای جان که دهد مرا ...500غزل شماره ۸۱۱: ای هجر تو وصل جاودانی 501غزل شماره ۸۱۲: بس نادره جهانی ای جان و زندگان ...502غزل شماره ۸۱۳: چارهٔ کار من آن زمان که توانی 503غزل شماره ۸۱۴: ترسا بچه‌ای به دلستانی 504غزل شماره ۸۱۵: گفتم بخرم غمت به جانی 505غزل شماره ۸۱۶: ای گشته نهان از همه از بس که ع ...506غزل شماره ۸۱۷: خال مشکین بر گلستان می زنی 507غزل شماره ۸۱۸: هر زمان لاف وفایی می زنی 508غزل شماره ۸۱۹: خواجه تا چند حساب زر و دینار ک ...509غزل شماره ۸۲۰: گر نقاب از جمال باز کنی 510غزل شماره ۸۲۱: ای دل اندر عشق غوغا چون کنی 511غزل شماره ۸۲۲: گه به دندان در عدن شکنی 512غزل شماره ۸۲۳: هر نفسی شور عشق در دو جهان افک ...513غزل شماره ۸۲۴: هر شبم سرمست در کوی افکنی 514غزل شماره ۸۲۵: در همه شهر خبر شد که تو معشوق ...515غزل شماره ۸۲۶: به سر زلف دلربای منی 516غزل شماره ۸۲۷: نگر تا ای دل بیچاره چونی 517غزل شماره ۸۲۸: تا در سر زلف تاب بینی 518غزل شماره ۸۲۹: به وادییی که درو گوی راه سر بی ...519غزل شماره ۸۳۰: هر روز ز دلتنگی جایی دگرم بینی 520غزل شماره ۸۳۱: چون لبت به پسته اندر صفت گهر ن ...521غزل شماره ۸۳۲: هرچه هست اوست و هرچه اوست توی 522غزل شماره ۸۳۳: ای لب گلگونت جام خسروی 523غزل شماره ۸۳۴: گر تو خلوتخانهٔ توحید را محرم ...524غزل شماره ۸۳۵: سرمست درآمد از سر کوی 525غزل شماره ۸۳۶: نگاری مست لایعقل چو ماهی 526غزل شماره ۸۳۷: جان به لب آورده‌ام تا از لبم ج ...527غزل شماره ۸۳۸: آفتاب رویت ای سرو سهی 528غزل شماره ۸۳۹: زلف تیره بر رخ روشن نهی 529غزل شماره ۸۴۰: گه به کرشمه دلم ز بر بربایی 530غزل شماره ۸۴۱: ای راه تو را دراز نایی 531غزل شماره ۸۴۲: منم و گوشه‌ای و سودایی 532غزل شماره ۸۴۳: ز عشقت سوختم ای جان کجایی 533غزل شماره ۸۴۴: از غمت روز و شب به تنهایی 534غزل شماره ۸۴۵: دوش از سر بیهوشی و ز غایت خودر ...535غزل شماره ۸۴۶: سر برهنه کرده‌ام به سودایی 536غزل شماره ۸۴۷: ترسا بچه‌ای دیشب در غایت ترسای ...537غزل شماره ۸۴۸: دلا در راه حق گیر آشنایی 538غزل شماره ۸۴۹: ترسا بچه‌ایم افکند از زهد به ت ...539غزل شماره ۸۵۰: رخ تو چگونه ببینم که تو در نظر ...540غزل شماره ۸۵۱: چون روی بود بدان نکویی 541غزل شماره ۸۵۲: ای آفتاب رویت از غایت نکویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ