کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر زمانی زلف را بندی کند

    با دل آشفته پیوندی کند

    بس دل و جان را که زلف سرکشش

    از سر مویی زبان‌بندی کند

    لب گشایدتا ببینم وانگهی

    یاریم چون آرزومندی کند

    هر دو لب بربندد آرد قانعم

    گر به یک قندیم خرسندی کند

    لیک می‌دانم که دل نجهد به جان

    گر نگاهی سوی آن قندی کند

    گر بنالم صبر فرماید مرا

    دل چو خون شد صبر تا چندی کند

    عشق او عطار را شوریده کرد

    کیست کین شوریده را بندی کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha